زیارت مخصوص امسال با سال های قبل خیلی فرق داشت ؛
و صد البته که بهتر از هر سال بود.
باز هم امام رضا علیه السلام بیش از پیش ، ما رو شرمنده کردند و همه چی خیلی بهتر از اون ـی که انتظار داشت ـیم برامون فراهم شد .
ر.م برای 12 نفر که خود ـمون هم جزء ـشون بودیم بلیط گرفته بود اما 6 نفر ـشون به دلایلی نتونستند بیان و آدم های دیگه ای به جای اون ها طلبیده و همسفر ِ ما شدند ؛ از جمله پرگل و برادرش که حضور ـشون خاطرات خوبی رو برامون به جا گذاشت.
تعداد افراد جوری بود که به راحتی تونستیم دوتا کوپه رو به صورت جداگانه زنونه و مردونه کنیم و راحت باشیم.
جای م.ص خیلی خالی بود ؛ وقتی من گفتم : " یه بار با م.ص اومدیم خیلی خوش گذشت ..." ، خ.م معترض شد که: " ینی با ما خوش نمیگذره ؟ ... "...
شاید به خاطر ِ بودن ِ سادات در جمع ـمون مورد عنایت قرار گرفت ـیم.
یاسی قضیۀ انیشتین رو اسمس زده بود و من برای همه خوندم و ترجمه کردم و کلی خندیدیم.
بودن با س.م ، م.ه ـها ، س.ج ، ز.خ ، ل،م و همۀ آدم ـهای اون جمع باعث شد به ـمون خوش بگذره.
بعید می دونم امسال اربعین بتونم باهاشون باش ـم اما ر.م گفت شاید قبل از اون - اگه آقا بطلبند - امکان تشرف رو پیدا کنیم.
پ ن : گرفته بود دل ـم ، پَر زد و کبوتر شد ...
پ ن : خیلی خوب ـه که پناه ـی مثل ِ امام مهربانی ها داریم ؛ خدا رو شکر .