بماند به رسم خوش یادگاری ...

اینجا دادگاه نیست؛

قضاوتم نکن ...

اینها نوشته های من هستند ؛

شاید حرف های دلم و کارهای روزمرّه ...

دوست داشتی بخون و نظر بده.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

رو مبل نشسته بود و با ر.م یه سری چیزا رو تو تبلت ـش می دیدند.

یهو سر ـش رو بالا آورد و برا ـم خوند : 


گزیدم از میان مرگ ـها اینگونه مردن را

تو را چون جان فشردن در بر ، آنگه جان سپردن را


پ ن : هر از گاه ـی از این شعرا می خونه. گفت یه گروه پیدا کرده که تو ـش تک بیت های خاص می نویسند. 

پ ن : من اما دیگه حال و حوصله ی شعر هم ندارم ...


  • باران بهاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی