بماند به رسم خوش یادگاری ...

اینجا دادگاه نیست؛

قضاوتم نکن ...

اینها نوشته های من هستند ؛

شاید حرف های دلم و کارهای روزمرّه ...

دوست داشتی بخون و نظر بده.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

روز ـها دارن به سرعت میگذرن ؛

هرکدوم یه جور.

میگه :

 خدا همون چیزی رو که آدم ـها می خوان به ـشون میده و اون ـها رو در مسیری قرار میده که دلخواه ـشون ـه.

آدم ـها همون چیزی رو بروز میدن که در درون ـشون هست و خواهان اون هستند.

...

به جایی که ایستاده ـم نگاه می کنم و با خود ـم میگم :

 من از خدا چی خواست ـم که الان اینجا ـم ...؟

چقدر برای رسیدن به خواسته ـها  و علاقمندی ـها ـم تلاش کردم ...؟


...

 ذهن ـم پر شده از موضوع ـات مختلف که باید در فرصت مناسب طبقه بندی بشن. 

دارم به آخرین بحث با ش.م - در مورد جبر و اختیار- فکر می کنم . 

به مسیری که تو ـش هستیم ؛

به پله ـها و ...


پ ن : بستن چشم ـها راحت نیست وقتی هنوز می بینند .

پ ن : رنگ باخته اند جاذبه ـها برای ـم.


  • باران بهاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی