شاید یلدائی باشد برای خودش این شب ؛
و من در دلم باور دارم
تا ماه به استقبال آسمان نیاید،
تا ابر از حوالی ستاره ها عبور نکند ،
صبح خواب می ماند .
بیدار کن چراغ نگاهت را
در سقف لحظه ها بیاویز
و بدان
هر آمدنی را رفتنی ست . . .
سکوت کرده ام تا خودش را خالی کند
هرچه دوست دارد بگوید ... (اینجور وقتا حرفای دل راحت تر به زبون میان خب )
و من می فهمم
شاگرد کلاس بازیگری اش هم نبوده ام
پ ن : شاید نشه گفت هیچوقت اما دیر گول می خورم : )
پ ن : باورم نمیشه دیگه . . .
به چلّۀ خودش رسید یادگار ِ روزهای من
داره می گذره ...
پ ن : خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری / سعدی
دارد فوران می کند آتشفشانی در من ؛
خدا بخیر کند . . .
این میان تنها دلم چشم های معصومی را تصور می کند که هر روز برایم می خواند ترانۀ دوستت دارم را .
دوستت دارم HOSIBA !
عجیبه
هم خودش هم اثراتی که روش گذاشته میشه
هم تاثیراتی که میذاره
وقتی از اول خودتو باهاش جفت و جور نکنی تا آخر مجبوری بلنگی
کاش می شد آخرشو پیش بینی کرد
دارند می رن ؛ شاید هم دارن گرفته میشن ...
پ ن : اینجا شک ، دارد عالمگیر می شود ...
پ ن : ته مانده هایی که از دست می روند ...
به س.گ زنگ زدم
خدا منو ببخشه ؛ اسمش منو یاد پینه دوز خوش اخلاق میندازه
شخصیتش واقعا علمیه اما خب به نظرم تک بعدی بودن اصلا ویژگی خوبی نیست حتی اگه اون بعد علمی بودن باشه
گفت چند روزی بهم وقت بده
نمیدونم چند روز ینی دقیقا چند روز ؟ دیگه داره میشه دو ماه ...
حالا من بودم میگفت شما یه بار سر می زنی ، بعد می ری تا یه ماه دیگه !
از طرفی س.س اسمس زده بود که هروقت آمادگی کار - در واقع ادامۀ کار - داری خبر بده
بهش زنگ زدم و هماهنگی کردیم ، هرچند اصلا حوصله نداشتم
به هزارتا چیز تو مدت شاید یه ساعت فکر کردم
ر.م اسمس زد که فردا میان
اگه بشه دوست دارم بعد از اومدنش برم مشهد
مث اون دفه - تنهایی - !
شده حتی یه روزه برم خوبه
اون دفه خیلی خوش گذشت بهم و البته برام لازم بود
درست مث این دفه که خیلی لازمه
کاش جور بشه
هـ رفت برامون بستنی خرید و البته برای من مثل همیشه اسپیتامِن .
پ ن : از هر چمن ترانه ای که می گن دقیقا همین پُست ِ منه !
دلم میخواد بهش بگم بابا تو دیگه کی بودی - چون دیگه نیست - هرچند انقدر خودشو موندنی کرده که شاید هیچوقت فراموش نشه
عجیبه ...
به قیافش نمی خوره انقدر فهمیده و عاشق بوده باشه و این ینی قیافه آدما هیچ چیزیو نشون نمی ده
( البته اینو سال های قبل با دیدن دو تا از استادام -که قیافشون بیشتر شبیه کارگرا بود ولی فوق العاده بودنشون شبیه هیچکس نبود - فهمیدم )