بماند به رسم خوش یادگاری ...

اینجا دادگاه نیست؛

قضاوتم نکن ...

اینها نوشته های من هستند ؛

شاید حرف های دلم و کارهای روزمرّه ...

دوست داشتی بخون و نظر بده.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها
خرابات می دونی کجاست؟
نع ! باور کن نمی دونی ...
د ِ اگه بدونی اینجا وانمیستی مُعَطّل تا یکی مث ِ من برات صغری کبری بچینه و از این شرح بی نهایت بگه.
اگه بدونی دل ـت انقد بزرگ هست که نخوت ِ رقیب* تنتُ نلرزونه ...

راست ـش دست ـم می رفت که یه چیزایی رو بنویس ـه و یه حرفایی رو بگه ،
ولی چند وقت ـه که یاد گرفت ـم حرف  از اون چیز ـایی ـه که کنتور نداره و
می تونم خیال کن ـم اصن نشنید ـم و رد بشم.

یاد گرفت ـم بزرگی ِ آدما به قد و هیکل و سن و سال ـشون نیست ؛ به دل ـشون ـه.
خدا به دل ِ آدم نگاه می کنه ؛ ینی ظرف ِ وجود هر کس ـی دل ـشه.
اگه دل بزرگ باشه خدا خریدار میشه وگرنه می افته تو دور ِ باطل ِ بازی ...

پ ن : کلی دل ـم خواست در مورد ِ آدمای بزرگ ـی که می شناسم بگم ولی هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد ؛ یه جورایی گفتن ـم نمیاد!
پ ن : *در تنگنای ِ حیرتم از نخوت ِ رقیب / یارب مباد آنکه گدا معتبر شود /  حافظ
پ ن : شرح ِ اسرار ِ خرابات نداند همه کس / هم مگر پیر ِ مغان حل کند این مسئله ها / جامی
پ ن : خامش کن از این گفتن تا گفت بری باری / از جان و جهان بگذر تا جان و جهان بینی / مولوی

  • باران بهاری

نظرات  (۱)

شما همیشا مبهم حرف زدن عادتتون بوده
پاسخ:
شاید ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی