ازم پرسید حساسیت ینی چی؟
خیلی تو ذهنم گشت ـم تا یه معنی درخور فهم ـش پیدا کنم.
دیروز تو خلوتگاه ِ خودم به حرفا یی که به اون زدم و به این کلمه خیلی فکر کردم.
گاهی به صورت لحظه ای و گاهی برای مدتی نسبت به موضوعات یا افراد خاص ـی حساس میشیم و شرایط ـی که خودمون یا اون ها در اون قرار می گیریم برامون اهمیت پیدا می کنه ؛ اما شاید زمان و شاید هم تجربه باعث میشه بفمیم نباید حساس بشیم و اینطوری آرامش بیشتری خواهیم داشت ؛ البته ممکن ـه یه جور بی تفاوت ـی تلقی بشه .
به هرحال اسم ـش هرچی که هست برای ادامۀ زندگی لازم ـه ؛ خصوصا در مواقعی که اصـلن به ما ربطی نداره .
هرچی تعلقات آدم و وابستگی ها ـش کمتر باشه ، بهتر می تونه زندگی کنه.
پ ن : شانه هایم را بالا می اندازم و از زندگی لذت می برم ...
پ ن : ز سامان تعلق ها پریشانی غنیمت داد / همه دام است اگر این رشته ها بر یکدگر پیچد / بیدل
ور تو را بی ما صبوری هست ما را تاب نیست