و من دل ـم می خواست همین الان مثل ِ همون روز که تنهایی توی صحنِ جمهوری روبروی گنبد نشسته بودم و ابوحمزه می خوندم ،
اون جا بودم و با امام ِ خودم خلوت می کردم ...
پ ن : وقتی کوچیک بودم و دل ـم یه چیزی می خواست که یه کم محال می نُمود در جوابم می گفتند : خب بخواه!
پ ن : ...
التماس دعا