در سر کوی وفا با کوهکن همگام باش
جان شیرین را به شیرین بخش و شیرین کام باش!
گر زلیخا نیستی، پیراهن یوسف مَدَر
ورنه در بازار جان، رسوای خاص و عام باش
سوخت عشق آتشین، هم شمع و هم پروانه را
گر نداری تاب این سوزنده آتش، خام باش!
تا بیابی خال او جویندۀ هر دانه شو
تا بگیری زلف او افتادۀ هر دام باش
خستۀ تیر نگاهش با هزار اصرار شو
بستۀ زلف سیاهش با هزار ابرام باش
گر به شمشیرت کشد ابروی او، تسلیم شو!
ور به زنجیرت کشد گیسوی او، آرام باش!
پ ن : امام صادق علیه السلام فرمود : بر هیچ مؤمنی چهل شب نگذرد، مگر اینکه امری بر او عارض شده و او را اندوهگین کند و با این عمل متوجه خدا شود. / اصول کافی، ج 5، ص 84
پ ن : شعر از فروغی بسطامی