فاش می گویم و از گفتۀ خود دلشادم :
بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ أُسْرَتِی أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُکُمْ أَنِّی مُؤْمِنٌ بِکُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ کَافِرٌ بِعَدُوِّکُمْ وَ بِمَا کَفَرْتُمْ بِهِ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ وَ بِضَلالَةِ مَنْ خَالَفَکُمْ مُوَالٍ لَکُمْ وَ لِأَوْلِیَائِکُمْ مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِکُمْ وَ مُعَادٍ لَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ مُطِیعٌ لَکُمْ عَارِفٌ بِحَقِّکُمْ ، مُقِرٌّ بِفَضْلِکُمْ مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِکُمْ مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِکُمْ مُعْتَرِفٌ بِکُمْ مُؤْمِنٌ بِإِیَابِکُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِکُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ عَامِلٌ بِأَمْرِکُمْ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ زَائِرٌ لَکُمْ لائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِکُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِکُمْ وَ مُتَقَرِّبٌ بِکُمْ إِلَیْهِ وَ مُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی وَ حَوَائِجِی وَ إِرَادَتِی فِی کُلِّ أَحْوَالِی وَ أُمُورِی مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلانِیَتِکُمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ وَ مُفَوِّضٌ فِی ذَلِکَ کُلِّهِ إِلَیْکُمْ...*
پ ن : اگه بخوای راست بگی باید با همۀ وجود ، اهل و عیال و مال و ... پاش وایسی ؛ نمی شه هم با امام حسین بود هم با یزید ! نمیشه.
پ ن : بقول ِ ر.م واقعا عادلانه ست که گفته اند : هر کس قومی را دوست بدارد، در قیامت با آنها محشور می شود.1
* : پدر و مادرم و اهل و مال و طایفه ام فداى شما،خدا و شما را گواه مى گیرم،که من به شما و به آنچه شما ایمان آوردید باور دارم،نسبت به دشمنتان و آنچه شما به آن کفر ورزیدید کافرم، بینایم به مقام شما و به گمراهى آنکه با شما مخالفت کرد، دوستدار شما و دوستان شمایم،خشمناک نسبت به دشمنان شما و دشمن آنانم،در صلحم با هرکه با شما در صلح است و در جنگم با هر که با شما جنگید، حق مى دانم آنچه را شما حق دانستید و باطل مى دانم آنچه را شما باطل دانستید، به فرمان شمایم، عارف به حقّتان هستم، به برترى شما اقرار دارم، تحملّ کننده دانش شمایم، پرده نشین پیمان و حرمت شما مى باشم، به شما معترفم، به بازگشتتان مؤمنم، رجعتتان را تصدیق دارم ، چشم به راه فرمان شمایم، در انتظار حکومت شما به سر مى برم، گیرنده گفته شما هستم، عمل کننده به فرمان شما مى باشم، پناهنده به شمایم، زائر شما هستم، ملتجى و پناهنده به قبر شمایم، خواهنده شفاعت به درگاه خداى عزّ و جلّ به وسیله شما مى باشم و به سوى او به سبب شما تقرّب مىجویم و مقدّم کننده شما پیش روى خواسته ام و حاجاتم و ارادتم در همه احوال و امورم ،به نهان و آشکارتان و حاضر وغائبتان و اوّل و آخرتان ایمان دارم و در همه اینها واگذارنده کار به شمایم ... / فرازی از زیارت جامعه کبیره / تهذیب شیخ طوسی و فقه و عیون أخبار الرضا صدوق به نقل از امام هادی علیه السلام
1: امیر المومنین علی علیه السلام : مَنْ اَحَبَّ قوما حُشِرَ مَعَهُمْ.
1. شما با اوند دیدگاه تون رو که تو وبلاگتون نوشتید قبول ندارم.همیه معتقد بودم ادم با دشمنش مثل خودش نباید دشمنی کنه ( البته این بحث طولانیه بعدن پستشو میزارم وبلاگم)
ینی همین حرفای ما رو همون ها میزنن و میگن کفار همین تشیع هستن و ما هم بگیم اونا کفار هستن
اینکه اعتقادات اونا انحرافی هست به نظر بنده که مطالعه زیادی تو این زمینه ها هم ندارم واضحه . اما باید ریشه این اختلاف افکنی ها رو دید.
به اونا گفتن گذشته ها گذشته. علی علیه السلام هم رضی الله عنه و عمر و عاص و معاویه لعن هم همینطور.برا اینه که واکاوی گذشته برا مذهبشون مضره.
من معتقدم ما روی اصول تشیعیمون محکم بایستییم بدون اینکه توهیننی به کسی بکنییم.تا زمانی که نیروی علمی یا مالی بدست بیارییم.
الانه تبلیغات گسترده علیه تشیع در بین اهل سنت باعث شده با هر کسی از اهل تسنن از کشور های مختلف در ورد تشیع حرف میزنی چهرشون در هم میره
و بحث میتونه ادامه پیدا کنه که فعلن در همین حد بمونه...