رفتیم رستوران.
دلش می خواست بره طبقۀ بالا رو ببینه.
من نشستم و گفتم : "برو ببین بیا."
رفت دید و اومد.
گفت : " اونجا قدیمی ـه ؛ از این شلنگ - دودی ها* دارن ؛ همین جا بهتره."
* : منظورش قلیون ـه!
پ ن : از هرچی دود و دودکش ـه بدم میاد. والا ...
رفتیم رستوران.
دلش می خواست بره طبقۀ بالا رو ببینه.
من نشستم و گفتم : "برو ببین بیا."
رفت دید و اومد.
گفت : " اونجا قدیمی ـه ؛ از این شلنگ - دودی ها* دارن ؛ همین جا بهتره."
* : منظورش قلیون ـه!
پ ن : از هرچی دود و دودکش ـه بدم میاد. والا ...