بماند به رسم خوش یادگاری ...

اینجا دادگاه نیست؛

قضاوتم نکن ...

اینها نوشته های من هستند ؛

شاید حرف های دلم و کارهای روزمرّه ...

دوست داشتی بخون و نظر بده.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

وقتی به کسی، چیزی یا حتی کاری عادت می کنیم ، سخته که بخوایم یهویی بذاریمش کنار ؛ یه وقتایی خیلی زمان می بره و شاید در نهایت هم خود ـش کنار بره ولی یاد ـش از ذهن و دلمون پاک نشه. برای من هم سخت بود تو این مدت ِ خاص حرفامو قورت بدم و هیچی نگم.

با خیلی ها حرف نزدم ولی حرفاشونُ دورادور خوندم و شنیدم ...

خیلی ها رو ندیدم ولی - بدون اغراق - هر روز در یادم رفت و آمد داشتند ...

خیلی چیزا رو برای خودم نداشتم ولی وقتی دیدم دیگران دارند خوشحال شدم ...

حالا می خوام از ته ِ ته ِ دلم دعا کنم : "عادت نکنم ؛ شکر گزار ِ این نعمت بزرگ الهی باشم و بتونم اونجوری که خدا دوست داره ازش مراقبت و نگهداری کنم " و آرزو می کنم خدایی که از مادر مهربون ـتره به همۀ کسایی که هنوز از این نعمت برخوردار نشدن بچشونه.


پ ن : میگن از دل برود هر آنکه از دیده برفت ولی خیلی ها به دیده نیامده در دل نشسته اند ،حتی مادام العمر!

پ ن : چجوری ـشُ نمی دونم ولی گاهی دل به دل راه داره ...


  • باران بهاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی