بماند به رسم خوش یادگاری ...

اینجا دادگاه نیست؛

قضاوتم نکن ...

اینها نوشته های من هستند ؛

شاید حرف های دلم و کارهای روزمرّه ...

دوست داشتی بخون و نظر بده.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

امروز داشتم به " شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن " فکر می کردم ؛

به برعکس این قضیه ؛ اینکه یه وقتایی شنیدن خیلی بهتر از دیدنه مثلا وقتی صدای عزیزی رو بشنویم خیلی بهتره تا عکسشُ یا حتی نامه ـش رو ببینیم؛ ولی امشب وقتی سی دی اون فیلمُ که خریده بودیم دیدیم ، متوجه شدم با اینکه داستان فیلمُ می دونستم و پلان هایی از اونُ دیده بودم ، حسی که با دیدن همۀ فیلم بهم دست داد خیلی متفاوت بود.

هعی ... : (


پ ن : یه حس هایی رو نه نمیشه کشید، نه میشه سرود، نه میشه بیان کرد... فقط باید چشید!

پ ن : آتش بگیر تا که بدانی ...

پ ن : زندگی با همۀ مسخره ـگی و گذرا بودنش ،

گاهی ردّی پاک نشدنی از خودش بجا می ذاره که بیشتر شبیه مُرده ـگی میشه تا زنده ـگی !


  • باران بهاری

نظرات  (۲)

  • مادر ریحانه
  • سلام/وبلاگ زیبایی دارید/ :)
    یه حسایی رو نه {میشه }کشید
    ماجور باشید و همیشه حس بچشید ما که بخیل نیستییم
    خوببه فیلم میبینید/منم اخیرن دهلیز و پل چوبی رو دیدم
    پاسخ:
    علیک سلام مادر ریحانه!
    ممنون از ریحانه و کلیه دوستان ، آشنایان و وابستگان ایشان! /:)
    اتفاقاچشیدن  همیشه هم خوب نیست چون همیشه شیرینی با خودش بهمراه نداره ؛ گاهی تلخ تر از زهر ـه ولی تا آدم نچشه اون حس رو درک نمی کنه.
    فیلم هایی رو که فرمودید دیدم ... - خسته کننده -
    فیلمی که دیدیم " هیس! دختران فریاد نمی زنند " بود.
    خام بدم
    پخته شدم
    سوختمــ‌ ـ  ـ

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی