گاهی وقت ها آدم دلش می خواهد نباشد
هیچ جا
هیچ وقت
هیچ موقع
نه اینکه هیچ چیزی توی این دنیا برای دوست داشتن نداشته نباشد ، نه!
اما دیدن نگاه هایی که لبخندهای دروغین را ترجمه می کنند
بودن با آن هائی که چه کسی را جز همین آدم دارند تا همه بارها را بر دوش او بگذارند
و تحمل دردی که دارد روز به روز بیشتر می شود
همه و همه
نبودن را خوشایند تر می کنند.
پ ن : همیشه هم نمی شود آدم بگوید چه مرگش شده است.
پ ن : هنوز کسی جواب تلفن مطب را نمی دهد...
پ ن : مطمئنم اصلا معلوم نیست که من خودم را به بی خیالی زده ام. به روی خودت نیاور!