بماند به رسم خوش یادگاری ...

اینجا دادگاه نیست؛

قضاوتم نکن ...

اینها نوشته های من هستند ؛

شاید حرف های دلم و کارهای روزمرّه ...

دوست داشتی بخون و نظر بده.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

دیروز با م حرف زدم

درصدد بودم برنامه بریزیم همدیگه رو ببینیم که نشد

ینی نبود که بشه

صداش گرفته و پر از غم بود

می دونستم چشه

یه کم ترسیدم که نکنه . . .

امروز مطمئن شدم اون چیزی که من فکر می کردم نیست اما دلم آشوب شده بود ... درست از همون موقع ؛

هرکی منو می دید می فهمید برای من همه چی روبه راه نیست و بخاطر همین می پرسید چته ؟ چرا نمی خندی ...

مجبور شدم یه کمی ـش رو بروز بدم ؛ شاید در حدی که به من مربوط می شد و از دستم برمیومد

می دونم نگرانشون کردم اما چاره ای نبود

همش حواسم به اینه که حالا چی میشه ...

خدا بخیر بگذرونه


پ ن : چه زود روزای خوب خاطره میشن . . .

پ ن : می خوام بهش بگم هر اتفاقی هم که بیفته تو برای من عوض نمی شی - عمیقا دوسِش دارم  ینی - .


  • باران بهاری

نظرات  (۱)

مطالب وبسایتتون خیلی بهم ارامش میده. هم قالب سایت قشنگه هم دست به قلمتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی